1- روزنه ای جدید...

"این وبلاگ روزنه ای است به دنیای بزرگ شازده کوچولوی من که در اولین ساعات روز سه شنبه 18 بهمن 84 به دنیا آمد تا مامانی بار دیگر ایمان بیاورد که سه شنبه ها همچنان روز خوشبختی است.................. "

نوشته ی فوق، معرفی نامه ام بود در بلاگفا.... پسرم هنوز یک و نیم سالش تمام نشده بود که در بلاگفا با نگاه یک مادر ، به نوشتن پرداختم ... من  می نوشتم و پسرم بزرگتر میشد ... او رشد می کرد و منم .... در این نوشتن بود که متوجه شدم چون زمان کودکیم ، عاشق رویشم ...عاشق حرکت... پستی و بلندیها،  گاه حرکتم را کند می کرد اما متوقفم نمی کرد ...

و این چنین می نوشتم در بلاگفا ... و عادت کرده بودم به آن خانه ....به آن خانه با امکانات اندکش ... تا اینکه در ماههای گذشته در آن خانه اتفاقاتی افتاد که خیلیها اسباب کشی کردند ...و منم .

و حال که در روز اول حضورم در خانه جدیدم هستم، هنوز بسیاری از بسته ها را باز نکرده ام ، هنوز خانه ام را شکل نداده ام ...اما در نگاه اول متوجه شدم چقدر دوستش دارم و چقدر انگیزه ام را بالاتر برده این خانه جدید برای نوشتن بیشتر ، برای برداشتن گامهایی بلندتر...

تا دیروز از بلاگفا ناراحت بودم ، امروز که خانه جدیدم را دیدم ، لبخندی بر لبانم آمد و آرام در دل گفتم :"متشکرم بلاگفا، اگر کاستی ها و ناراستی های تو نبود من امروز این خانه ی زیبا را نداشتم ..."

و خانه جدید باز روزنه ای است به دنیای شازده کوچولوی من که اینک ده ساله است ....و من دیمیتری رویا اندیش که می نویسم تا در این نوشتن خودم را بیابم ، و آرمانم رشد و بالندگی همه ی شازده کوچولوهایی است که هر یک از سیاره ای دور ، به امید یافتن دوستی صادق  و بی شیله پیله به اینجا آمده اند....