ماه پیشونی  و آرمانش ...
ماه پیشونی  و آرمانش ...

ماه پیشونی و آرمانش ...

96/6 اولین ماست؟؟!!

شیر را گرم کردم، بعد از به جوش آمدن منتظر ماندم تا بیست دقیقه ای  بجوشد می خواستم ماستی که از آن تهیه می کنم سفت باشد و آب ندهد.....شیر گرم را در کوزه سفالی دهان گشادی ریختم و منتظر ماندم تا دمایش پایین بیاید و ولرم شود...آرمان را صدا کردم گفتم بیاید و ببیند به او توضیح دادم و نشان دادم که دو قاشق ماست را با کمی از آن شیر ولرم در کاسه ای هم زدم و به آن شیر اضافه کردم و درب را گذاشته و سپس با حوله ای ظرف را پوشاندم...گفتم که باید دما به تدریج پایین بیاید تا ماست درست شود....

پرسید :" اون دو قاشق ماستی که به عنوان مایه زدی چطور درست شده؟"

متوجه سوالش نشدم لذا گفتم ماست چوپان بود که از مغازه خریده بودم...

گفت:" منظورم اینه که اگه روش تهیه ماست این بوده، اون دو قاشق ماستی که به عنوان مایه میزدند چه جوری درست شده؟؟؟"

......


پ.ن: این خاطره مربوط به یکی از روزهای اردیبهشت 96 بود (ماه پیش)...